من توی سایت
www.cloob.comعضو هستم و امروز یه لینک برام ارسال شده بود که مربوط می شد به یک مطلب در صفحات شخصی یکی از اعضا به نام محمد ابراهیمی که آدرسش هم اینه :
http://www.cloob.com/profile/memoirs/one/username/mm01427m/memid/1726664/redirectkey/eaa4a663b5172d10cd2b11a77dbc21a7b4ea17b4#post_201716
این مطلب واقعا گیجم کرده و دوست دارم نظر خوانندگانم رو در مورد این مطلب بدونم شاید که بهم کمک کنه بیشتر راجع به این موضوع بتونم قضاوت کنم ...
مطلب اینه :
عمق فاجعه در وزارت ارشاد اسلامی کشور ( یا صاحب الزمان )
1 شهریور 89 - 22:52
طبقه بندی: غم انگیز
سلام علیکم ( به بقیه هم برسونید)
خواهشاً اگه مسائل کشور برات مهمه تا آخرش بخون.
عباس سلیمی از پیشکسوتان قرآن کشور و از خادمان برگزیده قرآن کریم طی نامهای به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از چاپ کتابی که به بهانه تقدیس موسیقی، پیامبران و اهل بیت(ع) را نیز ازعلاقهمندان و مروجین موسیقی قلمداد کرده به شدت انتقاد کرد.
در بخشهایی از این نامه ایشان خطاب به سیدمحمد حسینی آمده است:
در اخبار، از قول شما آورده میشود: "وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در مورد برخی از دیدگاههای علما و روحانیون در مورد حرام بودن موسیقی گفت: ما این دیدگاه کلی را که با دیدگاه امام نیز سازگاری ندارد، قبول نداریم و با احترامی که به بزرگان و علما و روحانیون قائل هستیم باید اجازه فعالیت گروههای موسیقی در چارچوب قانون و موازین نظام را داشته باشیم."
این سخن شما جای تعجب دارد! زیرا هرگونه اظهار نظر مدیران ارشد مسئول نظام میتواند آثار و تبعات خاصی دربرداشته باشد و مورد سوءاستفاده قرار گیرد.
جنابعالی مطلقا نگران عدم ترویج موسیقی در جامعه نباشید چرا که در شب اول قبر و در قیامت از شما در مورد عدم اهتمام و مجاهدت نسبت به رواج موسیقی در نظام شهیدان بازخواست نخواهید شد، زیرا به لطف سیاستهای غیراصولی سنوات گذشته، بازار انواع موسیقیهای مجاز و غیرمجاز در کوچه و خیابان و رسانه داغ است، از نوارهای آنچنانی داخل برخی تاکسیها و خودروهای آژانس و اتوبوسهای بین شهری و هواپیماها گرفته تا زنگ موبایل و زنگ انتظار تلفن ادارات و سازمانها و عرضه CDِ در سر چهارراهها، برپائی کنسرتها و محافل و عروسیهای آشکار و پنهان و برگزاری همایشها و سمینارهای دولتی و غیردولتی، انواع موسیقیها در برنامههای صدا و سیما "غیر از دو شبکه رادیو قرآن و رادیو معارف "اگر تدریجا به سراغ آنها نروند!" از برنامه کودک و کارتون و اخبار و تحلیل سیاسی تا فیلمها و سریالها و مناسبتهای شادی و عزا و حضور برخی خوانندگان آنچنانی و اعلام موضع صریح برخی مدیران رسانه مبنی بر اینکه در این مقوله هیچ خط قرمزی ندارند! و بالاخره تک نوازی نی در مجالس ترحیم مساجد و بهشتزهرا و حضور برخی گروههای قارچ گونه تواشیح موزیکال و... و...
سلیمی در بخش دیگری از نامه خود نوشته است: کتابی تحت عنوان "برگهایی از داستان موسیقی ایرانی" نوشته شخصی به نام حسن رضا رفیعی با موضوع موسیقی ایرانی، عربی و موسیقی قرآنی! که علیالقاعده از وزارتخانه تحت مسئولیت شما مجوز چاپ گرفته و احتمالا برخوردار از یارانه! برخاسته از بودجه عمومی کشور نیز بوده، ... قدم را فراتر از این مسائل گذاشته و پیامبران بزرگ الهی را نیز به صحنه موسیقی آورده است!
در سرتاسر مطالب کتاب مزبور مطالب بیاساس و تعجببرانگیزی به بهانه تقدیس موسیقی آورده شده که ضمن ارسال تصویر اوراقی از آن کتاب، برخی از آن عبارات را برای آگاهی شما ذکر میکنم:
1 - صفحات 40 و 345: روایت شده كه رسول اكرم در هنگام سپیده دم، قرآن را به آهنگ زنگوله یا نهاوند میخوانده! و چون بامداد نزدیك میشد "رهاوی" و در بامداد "حسینی" مناسبتتر است.
2 - صفحه 93: نزد حكما و فیلسوفان، این موسیقی را فایده عظیم است و بسیار حالها این به كار داشتهاند چنانكه در محرابها و استجابت دعا! چنانكه داود(ع) در محراب، بربط زدی و...!
3 - صفحه 310: سكینه دختر امام حسین(ع) شاعره و موسیقیدانی بود كه شاید بتوان او را از حامیان بزرگ موسیقی ایرانی در حجاز معرفی كرد،... مجلسی باشكوه با حضور برجستهترین موسیقیدانان شاعر و موسیقی دوستان در خانه سكینه برپا شد، این جشنواره بزرگ موسیقی به حدی پرجمعیت و پرشور بود كه سقف یكی از تالارها فروریخت و حنین (موسیقیدان) زیر آوار جان سپرد، حزن و اندوه نهفته در بافت موسیقی ایرانی میتوانسته تسلیبخش دل دغدار سكینه از فجایع كربلا و كشته شدن شوهرش باشد!!
4 - درصفحه 90 این كتاب متوسلین به موسیقی را عاقل و ترككنندگان آنرا جاهل و نادان معرفی كرده و از آن بالاتر در صفحه 412 كتاب صراحتا میگوید: هركس سماع و غنا و رقص و دف و آواز و سرودخوانی را انكار كند و گوید حرام است، بر فعل نبی منكر شده و چنین اعتقادی موجب كفر و خروج از دین خواهد شد! (با این وصف باید در انتظار صدور حكم تكفیر مومنینی بود كه رقص و غنا و آوازخوانی را حرام میدانند! "جل الخالق!")
5 - در صفحه 391 این نوشتار، ملامحسن فیض كاشانی، فقیهی معرفی شده كه در باغ خود به وقت نماز شب، كنیزی برای او غنا میخواند و او در حالت ركوع بسیار میگریسته است!
6 - در صفحه 309، ابوجعفر سائب خواننده و نوازنده را از ملازمان عبدالله بن جعفر شوهر حضرت زینب نامیده كه جز برای عبدالله آواز نمیخوانده است! ضمنا بموجب مندرجات صفحه 91 جمیله سلمیه اسناد مسلم خوانندگی و نوازندگی و آهنگسازی نیز مورد احترام عبدالله بن جعفر و آوازههای او مورد علاقه وی بوده است!
7 - لاطائلات این كتاب بیش از این موارد است: موسیقی یعنی حركت در راه كمال مطلق یعنی خدا (ص369) در این نوع از موسیقی، طهارت شرط لازم است مثل وضو در قرائت قرآن (ص12)، موسیقی زبان خدا است و هیچ مذهب و دینی بدون موسیقی نمیتواند اوج بگیرد و به خداوند برسد (ص19)، مشاور فرهنگی رئیس جمهور در سال 1386: موسیقی لمحهای از آواز بهشت است (ص19)، بیگمان مجموع آثار باخ، همگی هدیه و پیشكش به خداست (ص61)، هر دعا كه با موسیقی بود اجابت آن زودتر بود چنانكه بزرگان در سحرگاه نیزدن و بربط زدن فرمودهاند (ص93) زندگی بدون موسیقی فقط یك خطاست (ص94) و بالاخره تحریفی شرمآور در صفحه 483 كتاب در مورد كلام قرآن ناطق، امیر مؤمنان علی(ع) كه فرمودند: الله الله فیالقرآن، لایسبقكم بالعمل به غیركم - خدا را خدا را در مورد قرآن درنظر داشته باشید، مبادا دیگران در عمل به آن از شما سبقت گیرند! كه نگارنده كتاب، این فرمایش را تحت عنوان هشدار به موسیقیدانان عنوان و اعلام خطر نموده است كه مبادا این وصیت علی(ع) را در مورد موسیقی فراموش كنند!!
آری آقای وزیر، وقتی با بها دادن بیش از حد به مقولهای كه در اولویتهای مسئولیتهای شما نیست چنین بستری در جامعه فراهم میشود، برخی از مدعیان هنر نیز به بهانه ترویج موسیقی، پیامبران و اهل بیت و مقدسات را بنام خویش مصادره میكنند، مؤمنین مخالف رقص و آواز و غنا را تكفیر میكنند، به صحنه آوردن بانوان دف زن را در سالن اجلاس سران كشورهای اسلامی، رعایت حقوق زن ایرانی میپندارند، دختر امام حسین(ع) را برگزاركننده جشنواره موسیقی معرفی میكنند، حضرت داود علیهالسلام را نوازنده داخل محراب معرفی مینمایند، وضو و طهارت را در نوازندگی شرط لازم میدانند مانند نماز و قرائت قرآن، موسیقی را آواز بهشت میپندارند! موسیقی را زبان خداوند تلقی كرده و موفقیت هر دین و آئین آسمانی را در گرو توسل به آن میدانند و صدها توصیف زشت دیگری كه خود سزاوار آن هستند!
من نمیگویم باید همگان به سراغ قرائت قرآن بروند و اهل نماز شب باشند... مردم حق انتخاب دارند و البته هركس در برابر انتخاب خود در دنیا و آخرت مسئول و پاسخگو خواهد بود، بلكه میگویم متولیان امور فرهنگی باید بیش از پیش مراقب اظهارات خود باشند تا برخی از زیادهطلبان با سوءاستفاده از فضای ایجاد شده، در مطالبات و انتظارات خود زیادهروی نكنند و به بهانه دفاع از هنر، در طریق كجروی و بدعت گام نگذارند.
در خاتمه با ابراز تأسف از عدم نظارت دقیق وزارتخانه شما بر چاپ كتابهائی مانند آنچه كه گذشت و ابراز تأسف از صرف هزینههای عمومی و اقدام انتشارات وابسته به حوزه هنری در چاپ و انتشار كتاب مزبور و تأكید بر اینكه نگارنده كتاب یادشده باید پاسخگوی نوشتههای خود در مراجع قضائی باشد، انتظار میرود بیش از آنچه كه دغدغه نشر موسیقی را دارید در صدد نظارت و جلوگیری از امور مغایر با شرح وظایف وزارتخانه متبوع خود باشید كه اگر در این دنیا مورد سئوال واقع نشوید قطعا در سرای آخرت مورد بازخواست قرار خواهید گرفت (و لتسئلن عما كنتم تعملون... و البته از آنچه كه انجام دادهاید از شما سئوال و بازخواست خواهد شد/نحل،93) خداوند بزرگ عاقبت همه ما را ختم به خیر فرماید
*
*
۹ نظر:
دعوای زرگریه! سانسور سانسوره چه وزارت ارشاد مجریش باشه چه یک قاری قرآن. هر دو تاش بده نفس این کار یه جوریه که اگر این جناب قاری هم مسئولش باشه اون طرف میتونه یه ایرادی از کارش بگیره. وقتی قرار باشه در تضییع حق آزادی مردم رقابت کنند، مدام از کار هم ایراد می گیرند تا شاید سایه ی قدرت نظر مثبتی بهشون بندازه. دین هم شده این وسط پیراهن عثمان. به نظرم دین آخرین چیزی هست که این آدما بهش اهمیت می دهند. فیلم گربه های ایرانی رو دیدی؟ توصیه می کنم ببینی تا دستت بیاد چقدر این آقایون پرت افتادند از مسیری که ملت در اون حرکت می کنند. این شکاف وحشتناکیه
واا.. از شما چه پنهون روایات تاریخی ذکر شده واسم تازه و البته جالب بود! صحت و سقمشو ولی نمی دونیم...
اما چیزی که هست اینه که من به شخصه از آوای ریتمیک و موزیکال قرآن و مداحی و... متنفرم. حلال و حرومشو نمیگم، بالاخره هر چیزی یه حرمتی داره!
با این حال موسیقی الان ضرورته! هم هنره هم علم. کسی هم نمیتونه منکرش بشه. مرجعی هم مطلقاً حرام اعلام نکرده -یا حتی کراهتشو هم!-
بحث جلب نظر قدرت و پیراهن عثمان هم نیست. این واقعاً اعتقاد بعضیاست؛ حالا اسمشو تدینگرایی بذارن یا تعصب و غیرت دینی یا حتی تحجر!
اشتر به شعر عرب در حالت است و چی آقا محسن؟ طرب (البته این بخش حرامشه!!!!! :دی)
سلام
فقط چند تا نکته:
1-تو این شرایط من نمیتونم به به این چیزا اعتماد کنم و باید خودم اون کتابو بخونم....
2-بر فرض درست بودن برداشت آقای سلیمی از کتاب بنده نه حرف کتاب رو قبول دارم و نه حرف ایشون رو...
3-در مجله ی حضور که صاحب امتیازش موسسه ی حفظ و نشر آثار امام خمینی مصاحبه ای رو زده که آقای محمد هاشمی می گه اول انقلاب به من گفتن که چرا داری این آهنگارو از تلویزیون پخش می کنی مگه نمیدونی امام در تحریرالوسیله اونو حرام کردن؟ من هم رفتم خدمت امام و موضوع رو مطرح کردم و ایشان فرمودند شما طی یک نامه از من سوال کنید من قبلا نظراتی داشته ام که امروز دیگه به اون نظرات اعتقادی ندارم و اجازه میدن که موسیقی پخش بشه(آقای محمد هاشمی مسئول صدا و سیما بوده اول انقلاب)
4-من تعجب می کنم که هم آقای سلیمی و هم نویسنده ی اون کتاب(در صورت صحت قضیه) اینقدر از مقدسات ما مثل حضرت زهرا(س) استفاده می کنن، بحث موسیقی یه بحث فنی و باید اهل فن رو اون نظر بدم و زود نباید پای ائمه رو به این قضیه باز کرد!!!
5-نظر اکثر علما اینه که اگر موسیقی باعث شد که انسان از خود بیخود بشه یا یه حالتی بهش دست بدهو اصطلاحا غنا باشه حرامه و هیچ کس کلا اونو رد نکرده...
6-امیدوارم نظرمو رسونده باشم
یا علی
با اجازه محسن جان میخوام یه کمی پرحرفی کنم. دو تا مورد اینجا هست. یک: مسئله ی عقیده شخصی دو: مسئله ی تلاوت قرآن
مورد یک:
اجازه بدید من یک مثال بزنم: تقی و نقی دو دوست هستند و هر دو معتقد به قرآن. با هم به فروشگاه می روند تا سی دی قرآنی بخرند. در فروشگاه هم نوای آهنگین قرآن هست مثلن با صدای محسن نامجو و هم صوت سنتی قرآن مثلن با صدای آقای سلیمی.
حالت اول: تقی می گوید من به قرآن آهنگین اعتقاد ندارم پس سی دی صدای سلیمی را می خرم، نقی هم می گوید ولی من قرآن آهنگین را دوست دارم. هر دو سی دی خود را می خرند و می روند.
حالت دوم: تقی به نقی می گوید چون من اعتقاد دارم قرآن نباید آهنگین خوانده شود پس تو هم حق نداری بخری. دعوایشان می شود. دوستیشان به هم می خورد. تقی، نقی را به عنوان مخالف قرآن معرفی می کند...
حالت اول نمونه ی اعتقاد شخصی است و بسیار محترم. حالت دوم نمونه ی آن چیزی است که امروز در ایران می گذرد. اگر کسی به صورت شخصی اظهار نظر کند که بنده به چیزی اعتقاد ندارم مشگلی نیست ولی مشگلات جامعه از جایی آغاز می شود که عده ای می خواهند عقاید خود را در زندگی خصوصی دیگران تحمیل کنند. حالت دوم دیگر بیانگر اعتقاد شخصی نیست بلکه سوء استفاده از قانون برای حذف سلایق دیگران است که در عرف سیاسی به آن فاشیسم گفته می شود. من جدن به دوستان پیشنهاد می کنم سابقه ی حکومتهای فاشیستی مثل آلمان نازی را مطالعه کنند تا ببینند فاشیسم چگونه با استفاده از حرفهای به ظاهر درست، آرام آرام مثل سرطان جامعه را فرا می گیرد. باید توجه داشت که زندگی خصوصی مسئله ای نیست که بشود با دموکراسی برای آن تعیین تکلیف کرد. متأسفانه امروز در ایران با سوء استفاده از مفاهیمی مثل دین، دموکراسی و عقیده، زندگی شخصی دیگران به چالش کشیده می شود تا عده ای بتوانند بر سر مناصب پرسود دولتی با هم رقابت کنند
مورد دو: تلاوت قرآن همیشه به این شکلی که امروز هست نبوده. یعنی این شیوه ی رایج که به نام صوت شناخته می شود در اوایل قرن بیستم در مصر ابداع شد و با عبدالباسط به اوج رسید. در بسیاری از کشورهای اسلامی از جمله کشورهای شیعه مثل ایران با آن به شدت مخالفت شد - چون مراجع شیعی روشهای ابداعی الازهر را تأیید نمی کردند - و چون این شیوه ی قرائت را توهین به قرآن می دانستند به عبدالباسط و سایرین هزاران تهمت زدند: جاسوس اسرائیل، زن باره، بچه باز، عرق خور، ... و همینطور به همسرش. ولی امروز می بینیم که این شیوه ی قرائت بسیار هم جا افتاده است. بنابراین شیوه های خوانش قرآن به خودی خود هیچ تقدسی ندارند. ربنای شجریان به دلایل سیاسی ممنوع می شود ولی در چند روز نخست ماه رمضان امسال بیشترین نوای دانلود شده از اینترنت در ایران بوده. چرا؟ چون بیشتر مردم برای انتخاب شیوه ی تلاوت قرآن به حکم دیگران نگاه نمی کنند بلکه به فطرت خود رجوع می کنند ببینید کلام خدا را چگونه دوست دارند بشنوند.
نتیجه اینه که میگم شکاف وحشتناکه. اصلن این دعوا موضوعیت نداره. از نظر حقوق بشر- نه لزومن بر اساس قوانین فعلی ایران - این دو نفر دارند بر سر مرز حقوق شخصی افراد دعوا می کنند که اساسن فاقد صلاحیت حقوقی است (مورد یک). در ثانی اصلن بیشتر مردم از این حرفها گذشته اند و چیزی را که می خواهند بدون مراجعه به دکان حکومت از جاهای دیگر تهیه می کنند (مورد دو)
ببخشید دیگه خیلی حرف زدم
@ آقای فتح اللهی:
احترام به عقاید دیگران یه چیزه، هتک حرمت مقدسات دیگران اما دقیقاً خلاف اون چیز اول!
ما نمی خوایم اعتقادمونو به کسی تحمیل کنیم و انتظار داریم همون جور که ما به اعتقادات دیگران احترام میذاریم بقیه هم همین کار رو بکنن و احترام ما رو با پاسداشت احترام تفکرات مذهبیمون نگه دارن... این قضیه مربوط به دو نفر از دو دین و مسلک جدا هم نیست. می تونه بین دو مسلمون هم باشه!
نشنیدم تا حالا در مورد مقاومت در برابر تلاوت با صوت قرآن؛ اما شنیدم آیه ی "..و رتل القرآن ترتیلا." نشنیدین؟
حسنعلی جان،
1- این موضوع توهین به عقاید، از اون دسته حرفهاست که در ظاهر درسته ولی در عمل منجر به سوء استفاده میشه و به خصوص با توجه به سیستم فشل و ناکارآمد قضایی و سیاسی در ایران افراد و گروهها میتونند فقط برای اغراض شخصی و سیاسی از اون به نفع حذف دیگران استفاده کنند. کمااینکه می بینیم روزی رئیس جمهور مملکت رو به خاطر حرف معاونش که ادعا میشه توهین به مقدسات هست تهدید به لشگرکشی خیابانی و کودتای نظامی می کنند ولی معاون رئیس جمهور بعدی همون حرفها رو میزنه ولی به اقتضای منفعت طلبی سیاسی ازش به راحتی گذشت میشه. ممکنه شما بگی خوب اونا به من چه؟ ولی واقعیت اینه که اگر ما بپذیریم حذف دیگران به خاطر توهین به مقدسات امری منطقی است دیر یا زود سوء استفاده از اون شروع میشه که سالهاست شده و میشه.
2- این آیه چیزی رو ثابت نمی کنه. روشهای دیگر خواندن رو نقض نکرده. معناش خیلی عمومی هست و در تفسیرش گفته شده در حدی که کلمات قابل تشخیص باشند کافی هست. پیشنهاد می کنم شعر معروف «دید موسی یک شبانی را به راه ...» رو بخونید.
حرف اصلی ولی اینه که دوره این حرفها گذشته. چه با زور و تعصب چه با منطق و آرامش، مقاومت در برابر تغییرات فقط روند امروزی خروج از دین رو تسریع می کنه. انسان نوین برای خودش حق انتخاب قائل هست خیلی هم برای این انتخاب دنبال دلیل و منطق نیست. پیشنهاد می کنم فلسفه های نوین اجتماعی رو مطالعه کنید. شما ممکنه بگید این غلطه ولی واقعیت منتظر اعلام درست و غلط از طرف کسی نمیمونه.
ارسال یک نظر