دنبالش بگرد ...

۱۳۸۹ مرداد ۲۴, یکشنبه

ماه خدا

خیلی وقته می خوام پست بذارم اما متاسفانه سرعت اینترنت Diall Up اونقدر پایینه که اصلا وقت نمی کنم آپ کنم ... چون من عادت دارم که در آن واحد بنویسم و همون لحظه آپ کنم اما اینجا تو خونمون نمی شه این کارو بکنم و باید مثل الان اول بنویسم بعد بزنم رو وبلاگ ...
بالاخره یه ماه رمضون دیگه هم رسید و امروز هم چهارمین روزش رو داریم سپری می کنیم ... خیلی ها بودن که سال پیش باهامون بودن اما الان دیگه بینمون نیستن ... معلوم نیست که سال دیگه هم ما جز چنین دسته ایی می شیم یا نه ؟! اصلاً ما همین ماه رمضان امسال رو تا آخرش زنده می مونیم ؟! ...
به هر حال خدا رو شکر می کنم که اونقدر بهم عمر داد تا یه بار دیگه عمرم به ماه رمضان برسه ... ماه خدا ... ماه مهمانی خدا ... ماه رحمت ... ماه مغفرت و ...
ببین خدا چقدر دسمون داره که برای هر عمل کوچک و ناچیزی در این ماه حتی نفس کشیدن و خوابیدن هم پاداش دو صدچندان گذاشته و درهای مغفرت و رحمت خودش رو هم کاملاً باز کرده که هر که بخواد خیلی راحت توبه کنه و آمرزیده بشه ...
این مصراع چقدر پر معنیه واسم :
"توبه بر لب سبحه بر کف دل پر از شوق گناه ... "
خدایا هر سال که رمضون میاد کلی بهم محبت می کنی و دلم رو پاک می کنی و من رو به درگاه خودت دعوت می کنی و من رو با تموم بدی هام بین خوب هات راه می دی ... چه عهدها که باهات نبستم خدا جون اما خدا من چقدر بی معرفتم که از ماه رمضان سال پیش تا ماه رمضان امسال چقدر عهد شکنی کردم !!! ... اگه توی دنیا به یه نفر این همه بی معرفتی بکنم هرگز ازم نمی گذره و عمرا من رو پیش خودش راه بده اما خداجونم تو که کمال محبت و رحمتی بازم من رو پیش خودت پذیرفتی ...
خدا جونم خودت می بینی که الان چشام پر اشکه و گلوم هم پر بغض ... دلم می خواد زار زار گریه گریه کنم و کلی داد بزنم تا همه عقده های دلم خالی شه ... خدا جونم اما از ماه رمضان سال گذشته یه چیزی واسم مونده که فکر می کنم چیز خوبیه اونم احساس حق طلبی و ظلم ستیزی توی وجودمه ... البته چندین ماهیه که تا حدودی هم دچار سردرگمی شدم و نمی دونم آیا این احساس در درونم درست هدایت شده و داره درست عمل می کنه یا نه !؟ در راه خودت دارم پیش می رم یا نه ؟! و متاسفانه توی این شرایط بسیار آلوده الان جامعه مون کسی هم نیست که بتونه کامل کمکم کنه ... خدایا فقط خودت می تونی کمک کنی ... "ایاک نعبد و ایاک نستعین ... اهدنا الصراط المستقیم ... صراط الذین انعمت علیهم ... غیر المغضوب علیهم ... و لا الضالین"
امسال خدا یه توفیق خیلی بزرگی نصیب خودم و خانوادم کرده که امیدوارم اگه عمرمون تا آخر رمضان کفاف بده هم این توفیق ازمون سلب نشه ... یه روز قبل از شروع ماه رمضون به خانوادم پیشنهاد دادم که هر روز در یه ساعت خاص در عصر توی خونه و با حضور اعضای خانواده خودمون یک جز از قرآن رو تلاوت کنیم و خانوادگی تا پایان ماه رمضون ان شاءالله یک ختم قرآن انجام داده باشیم ... خدا رو شکر هم توفیق پیدا کردیم و الان هر روز ساعت 6 عصر دور هم جمع می شیم و یک جز رو تلاوت می کنیم ... امیدوارم که خدا به واسطه همین قرآن هممون رو به راه راست هدایت کنه و گناهانمون رو بیامرزه ...
راستی خدا همیشه گفته ممکنه من روز قیامت از حق خودم گذشت کنم و گناهانتون رو مربوط به خودم ببخشم و بیامرزم اما حق الناس رو من نمی تونم ببخشم و نباید توی دنیا حق الناسی رو با خودتون به قیامت بیارید ... منم تصمیم گرفتم امسال تا جایی که بتونم اگه کسی حقی بر گردنم داره به جا بیارم و هر جور شده رضایتش به دست بیارم ... اینجا هم اعلام می کنم که اگه هرکسی من حقی ازش ضایع کردم و یا به هر شکلی حق الناسش رو رعایت نکردم و الان از دست ناراضیه همین جا بیاد و بهم بگه که من در حد توانم بتونم جبران کنم ...
خدایا در آخر هم چند تا دعا می خوام بکنم که ازت انتظار دارم با این که من بنده خوبی نبودم واست اما در حد خودم این دعاها رو مستجاب کن :
خدایا اول هر چیزی ظهور آقامون امام زمان رو هر چه سریعتر برسون ...
خدایا اگه لیاقت دارم یا ندارم اما سعادت بقای عمر در زمان ظهور رو بهم عطا کن ...
خدایا پدر و مادرم رو مورد بخشش و آمرزش بی نهایت خودت قرار بده ...
خدایا پدر و مادرم را از من راضی بگردان و مرگ من را پیش از مرگ ایشان قرار بده که داغ فراق پدر و مادر بسیار سخت و دشوار است ...
خدایا بهم بصیرت و آگاهی بده تا بتونم حق و باطل رو از هم به خوبی تشخیص بدم ...
خدایا توفیق صبر بر گناه رو به من عطا کن و گناهان من رو در این ماه آمرزش خودت ببخش و بیامرز ...
خدایا به من این توفیق رو عطا کن که همه کارام رو بتونم با نیت رضای تو و در راه رضایت خودت انجام بدم ...
آمین یا رب العالمین ...
وبلاگ بر و بچه های دانشگاه رامین خوزستان هم با پست بحث و نتیجه گیری با موضوع : "بلاگر رامینی و موانع پیش رو" آپ شده ...

۸ نظر:

علی فتح‌اللهی گفت...

امیدوارم ماه خوبی باشه برای تو و خانواده. به نظر من خیلی عادت خوبی خواهد بود اگر همیشه قبل از پست کردن یک بار در یک فایل جداگاه تایپ کنی. سلام برسون

علی فتح‌اللهی گفت...

راستی یادم رفت بگم که پوسته ی نوی بلاگت خیلی باحاله مبارکه

محسن سیفی گفت...

سلام علی جوون
ممنونم که همواره حمایتم می کنی ... امیدوارم ماه خوبی واسه خودت و خانوادت باشه ... دارم سعی می کنم که این عادت رو پیدا کنم ... البته نوشتن آنی پست هم لذت خاص به خودش رو داره ...
بابت پوسته هم ممنونم ... کارایی های جدید بلاگره که با خودش این قالب ردست کردم ...

saleh گفت...

سلام
یه چیزی بگم محسن جان با صداقت:
خیلی وقته یه همچین حس و حال پاکی رو از کسی ندیده بودم، اینو جدی میگم...شدیدا خوشحالم که افتخار دوستی با تو رو دارم حتی از راه دور...
مخصوصا وقتی میبینم از ظلم بیزاری و در عین ارتباط با خدا این مسائل رو هم فراموش نمیکنی...
و بالاخره:
اگر یادتان بود و باران گرفت
دعایی به حال بیابان کنید
التماس دعا

محسن سیفی گفت...

سلام داداش صالح عزیزم
خیلی خوشحالم کردی که به اینجا سر زدی ... من همونطور که روی توضیحات تیتر وبلاگ هم گفتم حرف دلم رو می زنم ... و اونقدرا هم لیاقت این تعاریفی که گفتی ندارم ...
خودت میدونی که من مدتهاست به داشتن دوستی مثل تو افتخار می کنم ...
ما که خودمون محتاجیم به دعای شما سید جان اما اگه هرگز از یادمان نخواهی رفت ...

شهرزاد گفت...

سلام،آقای مهندس
خسته نباشید،مدتها بود که چنین صداقتی در قلم رو از کسی ندیده بودم . امیدوارم که همیشه همین قدر دل و روحتون پاک و بی ریا بمونه .

آتروپات گفت...

خیلی زیبا بود. امیدوارم تو این ماه به هرچیزی که میخوای برسی. من که تو زندگیم هرچی دارم از ماه رمضونه.

محسن سيفي گفت...

سلام شهرزاد خانم
ممنونم كه اومديد و بهم سر زديد ... همونطور كه به صالح جان هم گفتم من لياقت اين تعاريف شما دوستان عزيز رو ندارم و شما به من خيلي لطف داريد كه اينگونه راجع به من نظر مي ديد ...
سلام آتروپات عزيز
از اينكه تو هم اومدي و بهم سر زدي خيلي ازت ممنونم ... اميدوارم كه خدا به شما هم هرچي كه مي خوايد به حق اين ماه عزيز بهتون بده ... التماس دعا ...