دنبالش بگرد ...

۱۳۸۷ مهر ۸, دوشنبه

بهشت زير پاي مادران است ...

واقعا هر چي از خوبي هاي مادرا بگيم كم گفتيم .
آدم بعضي موقع ها خيلي چيزا رو ميگه اما بهشون باور نداره تا اينكه يه روز به عينه خودش به اون حرف ميرسه .
مثلا من خودم شايد يه روزايي فكر ميكردم كه اگه تنها بخوام زندگي كنم و مستقل باشم مشكلي ندارم و به راحتي ميتونم اينكارو بكنم اما حالا كه چند وقتيه زندگيه دانشجويي رو دارم تجربه ميكنم ميفهمم كه اون افكار همش پوچ و بيخود بوده .
به خصوص كه الان توي اين يه هفته دانشگاهمون هيچ خدماتي رو ارائه نميده حتي سلف هم تعطيله !!!!!
همين ديشب ميخواستيم يه شام درست كنيم كه 5 - 6 نفري با هم به زور تونستيم چندتا همبرگر رو بسوزونيم تازه سحري هم كه ميخواستيم درست كنيم فقط تونستيم چندتا سيب زميني نپخته بخوريم و هنوز معلوم نيست كارمون به افطار ميكشه يا نه ....
تازه اين يه قسمت داستانه ، هنوز يه روز نشده لباسام كثيف شده و هول و ولاي شستنشون تنمو داره ميلرزونه ....
و اين داستان ها همچنان ادامه داره !!!!!
آرزو ميكردم كه اي كاش تو خونه بودم .... !

۱۳۸۷ مهر ۲, سه‌شنبه

آزادي بيان

میخوام یه مطلب جالب راجع به آزادی بیان بهتون نشون بدم .
این مطلب رو از وبلاگ چرخ و فلک گرفتم .
واسه دیدن این مطلب میتونید اینجا کلیک کنید .
امیدورام این مطلب براتون جالب باشه .

دولت الکترونیک !!!

سلام
واقعا نمیدونم تا کی باید حسرت بخوریم ...
عجب دولت الکترونیکی داریم ما !!!!
انتخاب واحد ما مثلا الکترونیکی بود و همون طور که قبلا هم گفتم چشمم از این انتخاب واحد اینترنتی آب نمیخورد و میدونستم که به جایی نمیرسه و باید در نهایت توی این ماه رمضونی روزه ام رو بخورم برم اهواز تا کارام درست شه .
رشته ما چون اولین ورودی های تو دانشگاهمون هستیم باید واحد هایی که گروه ارائه میده بگیریم . از این واحدای مشخص شده 3 تاش ارائه نشده و از ما بقی هم 3 درس 3 واحدی تداخل داشت یعنی 9 واحد از کل اون واحدای ارائه شده میپرید . تازه برای بعضی دانشجوها هم مثل خودم اصلا فقط همون 3 درس دارای تداخل ارائه شده بود یعنی من فقط میتونستم 3 واحد بگیرم !!!!!!!
خلاصه ما هم مجبور شدیم پاشیم و بریم دانشگاه تا هم این مشکل رو رفع کنیم و هم دنبال خوابگاه باشم که دومی متاسفانه انجام نشد .
اما خوشبختانه اولی با حضور مستقیم در دانشگاه و یک روز تا ظهر دوندگی حل شد .
به امید روزی که در یک دولت الکترونیک ! و صادق ! زندگی با آرامش !!! داشته باشیم .

۱۳۸۷ شهریور ۲۷, چهارشنبه

سيستم سر كاري ملت ...

دانشگاه ما شروع تاريخ انتخاب واحد اين ترم رو از 28 شهريور اعلام كرده بود .
من امروز همين طوري گفتم برم يه سري به سيستم سماي دانشگاه بزنم ببينم كه ديدم انتخاب واحد فعال شده . بعد كه شروع به انجامش كردم متوجه شدم كه هنوز ليست دروس ارائه شده كامل نيست و تازه متوجه شدم كه اين فعال شدن سيستم فعلا سر كاري بوده و تا فردا نميشه كاري انجام داد .
اصلا تو همه جا همين جوريه .... سازمان سنجش كشور كه ديگه سرآمد همه اينهاست (از لحاظ اينترنتي بودن برنامه ها) مثلا اعلام ميكنه كه قراره پس فردا فلان نتايج اعلام بشه ، اونوقت ميبيني كه يك روز قبلش يهو نتايج اعلام شده و نمونه هاي بسيار زياده ديگه ايي كه همه كساني كه تو ايران هستن با اون آشنا هستن .
البته مردم ما هم به اين روال عادت كردن و زياد به اخبار و اطلاعات مسئولين كاري ندارن و سعي ميكنن خودشون همواره محكم كاري بكنن تا از قافله جا نمونن .

۱۳۸۷ شهریور ۲۴, یکشنبه

تاريخ تولد به ياد ماندني ...

خوشحالم كه اين وبلاگ تاريخ تولدش مصادف با يه خاطره رويايي در زندگيمه :
روزي كه من اين وبلاگ رو ايجاد كردم ، روزي بود كه من به جمع متاهلين پيوستم . توي اين روز بود كه من در مراسم خواستگاري از همسرم ، جواب بله گرفتم و خوشحالم كه اين اتفاق در ماه مبارك رمضان اتفاق افتاد .

آغاز به كار روزنوشت من ...

سلام
من محسن سيفي متولد 1367 ، اهل لرستان و شهرستان سلسله ، دانشجوي رشته اقتصاد كشاورزي در دانشگاه كشاورزي و منابع طبيعي رامين اهواز هستم كه كلي آرزوهاي بزرگ دارم و ميخوام كه از دهكده كوچك جهاني شروع كنم تا بتونم پله هاي ترقي رو همواره با موفقيت طي كنم .
من هميشه تو ادبيات مشكل داشتم پس اگه ديديد كه اشكال دستوري دارم زياد سخت نگيريد . البته اگه بهم انتقاد كنيد خوشحال ميشم . چون موفقيت با استفاده از رويارويي با انتقادات حاصل ميشه .
اميدورام كه بتونم به كمك همه كساني كه اونها رو دوست دارم و اونها هم منو دوست دارن بتونم در زندگيم پيشرفت كنم .